سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مباحثی در اخلاق

جایگاه مدح و ثنا در اخلاق اسلامی

    نظر

در دیدار اخیر نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی با رهبر معظم انقلاب، که به مناسبت آغز چهارمین سال مجلس هشتم برگزار شد، یکی از نمایندگان خارج از برنامه تنظیم شده از جای خود بلند شد و متنی را در مدح معظم له قرائت کرد و ایشان نیز پس از پایان سخنرانی خود، با اشاره به گفته‌های آن نماینده محترم فرمودند: ما همه خدمتگزار مردم هستیم، من کار خودم را انجام می‌دهم و شما هم کار خودتان را انجام دهید و این گونه عبارات هم به ضرر من است و هم به ضرر شما . هر چند می‌دانم چنین سخنانی از سر خلوص باطن گفته می‌شود ولی کمکی به کارها نمی‌کند و... (نقل به مضمون)

جا دارد با توجه به مصائبی که این رذیله اخلاقی بر سر برخی مدیران و مسئولان جمهوری اسلامی آورده است تاملی به این رذیله و راههای درمان آن داشته باشیم. اگر صاحب منصبان و مقامات سعی در از بین بردن این رذیله اخلاقی در خود نمایند بی شک چاپلوسان و فرصت طلبان نیز مجالی برای مدح و ثنا نخواهند یافت و بخشی از مشکلاتی که در نتیجه این پدیده زشت اجتماعی دامنگیر کشور عزیز اسلامیمان گردیده بر طرف خواهد شد.

مرحوم ملا احمد نراقی در کتاب شریف معراج السعاده "دوست داشتن مدح و ثنا " را از مهلکات عظیمه می شمارد و می گوید:

" هر کس که دوست دارد مدح او کنند و مى‏ترسد از مذمت، پیوسته طالب رضاى‏مردم است و گفتار و کردار خود را بر وفق خواهش ایشان به عمل مى‏آورد.و به امیدآنکه مدح او گویند و از ترس آنکه مذمت او کنند مطلقا ملاحظه رضاى خالق رامنظور نمى‏دارد. پس بسا باشد که واجبات را ترک نماید و محرمات را مرتکب گردد و درامر به معروف و نهى از منکر مسامحه نماید و از حق و انصاف تعدى کند."

دو روایت در مذمت مدح و ثنا

رسول گرامی اسلام(ص) می فرمایند:

«این است و جز این نیست که مردمان‏هلاک شدند به واسطه متابعت هوا و هوس و دوستى مدح و ثنا» . (محجة البیضاء، ج 6، ص 112)

و نیز در جای دیگر می فرمایند:

«هرگاه ببینید کسانى را که مدح مردم را در حضور ایشان مى‏کنند خاک ‏بر صورت ایشان بیافشانید» . (محجة البیضاء، ج 6، ص 133)

مرحوم نراقی در ادامه افراد را در این رذیله به چند دسته تقسیم می نماید.

1-     دسته اول کسانی که از شدت علاقه به مدح و ثنای دیگران حاضر به ریاکاری و تظاهر و انجام محرمات می شوند که اهل هلاکتند.

2-     افرادی که علاقمند به مدح و ثنا می باشند و در این مسیر هم فعالیت می کنند لیکن حاضر نیستند در این مسیر مرتکب حرامی گردند. و این دسته را در حد هلاکت می بیند.

3-     دسته ای که طالب مدح و ثنا نیستند و سعی در این مسیر نمی کنند ولی اگر مدحی از آنان شود راضی و خوشحال می گردند که این گروه را اگر چه ناقص الایمان می داند ولی معتقد است گناهی بر آنان نیست.

4-     و بالاخره گروهی که بعد از حمد و ثنای دیگران دلگیر و ناراحت می شوند و مرحوم نراقی این افراد را در حال مجاهده با نفس می داند.

 

مدح و ثنا در شعر فارسی

مولوی در شعر زیبایی در مثنوی مدح را فریبی می داند که سبب میشود که دیو تکبر در درون آدمی قوت گیرد و او را همچون فرعون به ورطه بلا افکند.  

تن قفس شکل است، زان شد خار جان      در فریب داخلان و خارجان

اینش گوید من شوم هم راز تو      و آنش گوید نی منم انباز تو

اینش گوید نیست چون تو در وجود      در کمال و فضل و در احسان و جود

آنش گوید: هر دو عالم آن توست      جمله جانهامان طفیل جان توست

آنش خواند گاه عیش و خرمی      اینش گوید گاه نوش و مرهمی

او چو بیند خلق را سر مست خویش       از تکبر میرود از دست خویش

او نداند که هزاران را چو او       دیو افکند ست اندر آب جو

لطف و سالوس جهان خوش لقمه ای است       کمترش خور کان پر آتش لقمه ای است

آتشش پنهان و ذوقش آشکار       دود او ظاهر شود پایان کار

تو مگو آن مدح را من کی خرم       از طمع می گوید او پی می برم

مادحت گر هَجو گوید بر ملا       روزها سوزد دلت ز آن سوزها

گر چه دانی کاو ز حرمان گفت آن     کان طمع که داشت از تو شد زیان

آن اثر می ماندت در اندرون      در مدیح این حالتت هست آزمون

نفس از بس مدحها فرعون شد       کن ذلیلَ النفس هونا لا تسد

مصرع دوم این بیت اشاره ایست به آی? 63 سور? فرقان بدین مضمون:  و بندگان [خاص] خدای رحمان آنان هستند که بر روی زمین ره به تواضع و فروتنی روند  و هرگاه مردم جاهل به آنها خطاب [و عتابی] کنند  با سلامت نفس [و زبان خوش] جواب دهند.

تا توانی بنده شو سلطان مباش       زخم کش چون گوی شو، چوگان مباش

ور نه چون لطفت نماند وین جمال       از تو آید آن حریفان را ملال

آن جماعت کت همی دادند ریو       چون ببینندت بگویندت که دیو

جمله گویندت چو بینندت به در       مرده ای از گور خود بر کرد سر

چهار دلیل بر دوست داشتن مدح و ثنا

1-     کمال طلبی 

2-     مدح و ثنا، دلالت مى‏کند بر اینکه دل آن شخص ثناگوى، مسخر و متمایل انسان شده و مرید و معتقد او گردیده.و تسخیر قلوب، فی نفسه موجب لذت و نشاط است.

3-     مدح و ثنای افراد باعث رغبت و تمایل دل هاى دیگران ‏نیز مى‏شود.

4-     کسی که از روی ترس و یا طمع و کلا با قصد و غرضی به مدح و ثنا می پردازد . و این است ‏سبب در لذت بردن از خوش آمدگویى کسانى که آدمى مى‏داندکه آنچه ایشان مى‏گویند اعتقاد ندارند و کسى هم از ایشان قبول نمى‏کند.

 

معالجه دوست داشتن مدح و ثنا 

مرحوم نراقی بر اساس ریشه های حب مدح و ثنا به ارایه راههای معالجه این حب می پردازد.

1-     چنانچه ثناکننده به کمالی که در ظاهر کمال است چون مال ، جاه و... اشاره نماید علی القاعده نباید موجب نشاط گردد و اگر به کمالات حقیقی چون علم و ورع و... اشاره نماید ثناشوند باید به این بیاندیشد که مادامی که این کمالات ختم به خیر نشود هیچ سودی برای انسان نداشته و نشاطی برایش باقی نمی ماند.

2-     سایر محورها را نیز از علائم حب جاه و مقام می داند که در روایات به تفصیل در مذمت این رذیله سخن گفته شده و با شعر زیبایی خواننده را اینگونه نصیحت می کند. 

یک سلامى نشنوى اى مرد دین                   که نگیرد آخرت آن آستین

بى‏طمع نشنیده‏ام از خاص و عام                 من سلامى اى برادر و السلام

در معالجه عملی حب مدح و ثنا نیز معتقد است چون کسى مدح انسان را گوید روى از او بگرداند و سخن او راقطع کند، با او درشتى و نکوهش کند، و آنچه مقصود و هدف گوینده است‏به عمل نیاورد.